کاربر عزيز،
به وبسايت پایگاه جامع حفظ قرآن خوش آمديد

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حکایت قرآنی» ثبت شده است

حکایت

روزی، در مجلس میهمانی یکی از بزرگان شهر، جمعی از دانشمندان و برخی مقامات حکومتی و نظامی حضور داشتند. یکی از وزیران، رشته سخن را به دست گرفت و در ضمن سخن، حکایت کرد که قرآن خطی نفیس و تذهیب شده ای داشتم، که افراد زیادی طالب آن بودند. بالاخره، آن را به مردی یهودی، به قیمت بسیار گزاف فروختم. میزبان- که این سخن را نامناسب دید- با ایما و اشاره، حضور علمای دینی را به وی تذکر داد. دیگری، از گوشه مسجد، صدا در داد که: (لا یمسه الا المطهرون).

وزیر که متوجه گزافه گویی خود شده بود، سخن خود را توجیه کرده و گفت: البته، چیزی که گفتم آن قدرها هم قرآن نبود!