کاربر عزيز،
به وبسايت پایگاه جامع حفظ قرآن خوش آمديد

فلسفه حفظ قرآن

در روزهای اولیه که دعوت اسلام وعلنی شدن تعالیم پیامبر اکرم(ص) صورت گرفت، وسایل نگارش قرآن فراگیر نبود؛ خطآن زمان (خط کوفی) بسیار ساده بود و نقطه و اعراب نداشت. چاره‌ای نبود جزآن که مسلمانان باید آیات قرآن را به خوبی به ذهن خود می‌سپردند و بر اساسآنچه به ذهنشان سپرده بودند، آیات الهی را تبلیغ می‌کردند.
اولین کسی کهقرآن را حفظ کرد، رسول اعظم اسلام(ص) بود. آن بزرگوار قرآن را از طریق عادیحفظ نکرد زیرا اگر همانند هر انسانی کتاب آسمانی را حفظ می‌کرد، احتمال خطا واشتباه بخصوص با گذشت زمان فراهم می‌شد، در صورتی که پیامبر(ص) به عنوان حاملپیام الهی نباید کوچک‌ترین و کم‌ترین خللی در حفظش ایجاد می‌شد.اما ازجمله مهم‌ترین صحابه پیامبر اکرم(ص) که بنا بر نقل منابع و کتب مختلف، قرآنرا حفظ کرده است، می‌توان به امام علی (ع) اشاره کرد. البته تعداد حافظانقرآن در صدر اسلام بسیار زیاد بودند[1]و همین مسأله باعث شد، متن و قرائت قرآندر طی سالیان متمادی و سینه به سینه،به نسل‌های بعدی منتقل شود و چیزی از آنکم نشود.در طول تاریخ اسلام، حفظ قرآن رشد وسیعی در بین طبقات مختلفمردم داشته است.شاید پرسیده شود: در آغـاز بـعـثـت پیامبر(ص )براى حفظ قرآن ازتحریف و نابودى، راهى جز به خاطر سپردن آیات اللهى وجود نداشت، ولى اکنونکه چاپ و نشر به پیشرفتى باور نکردنى دست یافته، چرا از حفظ قرآن سخن مىگوییم؟ در پـاسـخ به این پرسش باید گفت : کلام اللهى تنها براى جلوگیرى ازتحریف و نابودى بخاطر سـپـرده نمى شد تا با پیشرفت صنعت چاپ حفظ بیهودهجلوه کند؛ این امر انگیزه هاى گوناگون دارد که برخى از آن ها عبارتند از:
الف. جلوگیرى ازتحریف قرآن:
چنان که می دانید، در صدر اسلام آیات قرآن به صورت پراکنده و بر پوست، استخوان هاى شانه ودنـده هـاى جـانوران، چوب هاى درخت خرما، سنگ هاى سفید، کاغذ و پارچه ثبت مىشد و احـتـمـال نـابودى یا تحریف کلام اللهى همواره وجود داشت.در این موقعیت، پیامبراسلام (ص ) مسلمانان را به حفظ قرآن سفارش کرد و حتى گروهى رابرگزید تا بدین کار پردازند.
ب. عمل به قرآن:
یـکـى از اهـداف حـفظ آیات قرآن، عمل به مضامینآن است. وقتى انسان کلام وحى را به خاطر مـى سـپـارد، نـاخود آگاه جانشتاثیر مى پذیرد و او را در مسیر عمل به دستورهاى خداوند پیش مـى برد (پاداش بسیار حافظان قرآن که در برخى از روایات به چشم مى خورد، بدینجهت است). چنان که صحابه اى مانندعـثمان و عبداللّه بن مسعود گفته اند: «چون ده آیه از رسول خدا(ص )مى آموختیم تا آن ها را بـه طـور کـامـل به خاطر نمى سپردیم و عمل نمى کردیم , بهفراگیرى آیات دیگر نمى پرداختیم.»
ج.بهره مندى ازعبادت:
در آیـیـناسـلام، بـه خاطر سپردن آیات قرآن، عبادتى مهم به شمار مى رود و پاداش دارد.بیش تر روایـاتـى که درباره ى ارزش واهمیت حفظ قرآن ذکر شده است، نگاهابزارى ندارد و حفظ را تنها بـراى جـلوگیرى از تحریف عبادت نمى شمارد، درنگاه معصومان (ع) نفسِ به خاطر سپردن آیات اللهى، عبادت است و پاداش دارد:
« امام صادق ( ع ) مى فرماید: اللهم فحبب الینا حسن تلاوته و حفظ آیاته. »[2]
ایـن دعـا نشان مى دهد که نفس تلاوت قرآن و حفظ آن، محبوب حضرت(ع) است و امام ششم (ع) به خاطر سپردن آیاتاللهى را (بى توجه به مسأله ى تحریف) از حضرت احدیت در خواست مى کند. مـرحوم طبرسى در کتاب مکارم الاخلاق، بابى با عنوان « صلاه حفظ القرآن» دارد که نشان مى دهد، حفظ قرآن ذاتاً ارزشمند است و از عبادات شمرده مى شود.
فضیلت تلاوت و حفظ قرآن:
قرآن مائده ای است آسمانی و جاودانی که پروردگار هستی آن را در برابر اهل زمین گسترد، تا هرکس به قدر ظرفیتی که دارد، از آن بهره مند گردد. تلاوت و حفظ قرآن کریم از نظر تأثیر گذاری بر زندگی فرد، به دو جهت قابل بررسی است:
الف: برکات معنوی:در خصوص برکات معنوی تلاوت قرآن، آیات[3]و احادیث[4]، مفصل بیان شده اند. سفارش به حفظ آیات[5]، بررسی وضعیت حافظ در آخرت[6]، آثار بودنِ با قرآن[7]و ...، انگیزه ی انسان را تقویت می کند و به خاطر حجم بالای مطالب در این زمینه و اختصار این مقال، از ذکر آنها خودداری نموده و خواننده را به مطالعه در این زمینه دعوت می نمایم.
ب: برکات دنیوی :در این زمینه نیز خود قرآن کریم و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) مطالبی را به کثرت نقل کرده اند. قرآن تنها برکات معنوی ندارد بلکه راه گشای مشکلات زندگی دنیوی انسانها نیز هست. بررسی زندگی افراد قبل و بعد از آشنایی با قرآن و حفظ آن، و نگاهی به آثار شگرف قرآن در زندگی انسانها، حافظ را در این راه ثابت قدم می کند.لذا به برخی از آثار بودن با قرآن بنا به اختصار اشاره می گردد و البته آنچه بیان می شود تمامی آثار دنیوی انس با قرآن نیست بلکهآثار بسیاری نیز در روایات امامان معصوم(علیهم السلام) که مفسران مکتب نبوی هستندمنعکس شده که این مقام به آن نپرداخته است.
برخیآثار دنیوی انس با قرآن
1)نجات از فتنه ها: زندگی آدمی همواره مملو از دردها، رنجها،دشواری ها و فتنه هاست که آدمی را در حل و رفع آن حیران می کند آنجا که دست هیچدرمانگر و روانشناسی به آن نمی رسد و چاره ساز آن نیست در چنین شرایطی پیامبر اعظمکه طبیب دردهای بشریت و در جستجوی در دهای اوست تا آن را مرهم نهد: «طبیب دواربطبه» می فرماید: اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن فانهشافع مشفع... فیه مصابیح الهدی و منار الحکمه: آن گاه که فتنه ها چون پاره های شبتار بر شما پوشیده شد به قرآن تمسک کنید که آن شفیعی است که شفاعتش پذیرفته میشود... در آن چراغهای هدایت و نشانه های حکمت است...
2)دوای دردها: همان گونه که تن آدمی دردمند می گردد و نیازمندمداواست،قلب و روح آدمی نیز دچار درد، مرض و آسیب می شود. قرآن کریم درباره منافقانمی فرماید:« فی قلوبهم مرض» در قلبهایشان مریضی است، حقیقت آنست که دردهای روحی،بسیار عمیق تر و عدم مداوای آن اثرات جبران ناپذیری بر زندگی آدمی و سعادت وی میگذارد. خداوند قرآن کریم را مایه «شفا»ی دردها معرفی کرده می فرماید: وننزل منالقرءان ما هو شفاء و رحمه للمومنین ولایزید الظالمین الاخسارا
تکبر و خود برتربینی، حسد و ظلم و تجاوز و فتنه گری، سرکشی،طغیان و شرک و بسیاری ازدردهای امروز جوامع بشری، ریشه در دور افتادن از تعالیمقرآن و دین دارد که متاسفانه بسیاری از مسلمین نیز با وجود داشتن نسخه شفابخش،گرفتار پاره ای از این دردها هستند.
از پیامبراکرم(ص) درباره کارکرد شفابخشی قرآن روایت شده که: منلم یستشف بالقرآن فلا شفاه الله: هرکس به قرآن شفا نجوید خداوند شفایش ندهد. درروایتی دیگر می فرمایند:«القرآن دواء: قرآن دواست.
شفابخشی قرآن فقط مربوط به دردهای روحی نیست بلکه روایات بسیاریاز پیامبر و معصومین وجود دارد که بر نقش و تاثیر قرآن در بهبود دردهای جسمی تاکیدمی کند در فضیلت تلاوت سوره فلق و ناس آمده است که روزی پیامبر شدیداً بیمار شد دراین هنگام جبرئیل امین و میکائیل نزد آن حضرت آمدند. جبرئیل نزد سر آن جناب نشست ومیکائیل نزد پای او، جبرئیل سوره مبارکه فلق و میکائیل سوره شریفه ناس را تلاوت کردو پیامبر را به این وسیله در پناه خداوند قرار داد و پیامبر با این تلاوت شفا پیداکرد و سالم گردید.
از امام صادق(ع) روایت شده که مردی درمحضر رسول اکرم از دردسینه خود شکایت کرد. حضرت فرمود. به قرآن کریم شفا بجوی. زیرا خدای عزوجل میفرماید: «و شفاء لما فی الصدور»؛ و شفایی است برای (دردهایی) که در سینه هاست.
البته باید نکته ای را درباره شفا بخشی قرآن گوشزد کنیم کهشفابخشی قرآن نیز مانند دعا کردن دارای شرایط و مصالحی است که گاه عدم وجود آنشرایط یا عدم مصلحت الهی در استجابت دعا موجب به تأخیر افتادن درمان با دعا میگردد.
3) نشستن برسفره ضیافت الهی: انسانی که با قرآن مأنوس است و آنرا همنشین خویش ساخته، خود را بر خوان رنگارنگ و بی نظیری می بیند که میزبان آنخداست، خدایی که غنی و بی نیاز است «ان الله هو الغنی الحمید» وکریم و بخشنده «فانربی غنی کریم» و توانا بر ارائه تمام حوایج و خواسته ها وهو علی کل شی ء قدیر
چگونه ممکن است آدمی بر سرچنین سفره ای حاضر شود و بی توشه دستخالی برگردد.
پیامبراکرم می فرماید: القرآن مأدبه الله فتعلموا من مأدبته مااستطعتم: قرآن سفره ضیافت الهی است پس تا می توانید از سفره ضیافت او فرا گیرید.
براین اساس است که از نخستین روزهای نزول قرآن تاکنون هرکس بهفراخور حال و نیاز و استعداد خویش از آن کسب معرفت نموده است. عارفان، فیلسوفان،متکلمان، علمای اخلاق،خطیبان و سخنوران، اهل بلاغت و فصاحت، روانشناسان، مورخان،جامعه شناسان، حقوقدانان، همه و همه آنگاه که در برابر قرآن زانو زده و سر بر آستانمقدسش ساییده اند خود را در برابر اقیانوس بی کرانه ای دیده اند که آنچه از آننوشیده اند را تنها جرعه ای از دریای عظمت قرآن وصف کرده اند. از این رو میلیونهاکتاب، مقاله و رساله تحقیقی در موضوعات آن نوشته شده و می شود و از همین روست کهپیامبر در وصف قرآن می فرماید که:«عمیق بحره لاتحصی عجائبه و لایشبع منه علماوه:دریای عمیق است که شگفتیهای آن (قرآن) بیشمار و عالمانش از آن سیر نمی شوند.
در روایتی دیگر پیامبر به دانشمندان و علم دوستان توصیه می کنندکه:من اراد علم الاولین و آلاخرین فلیثور القرآن: هر که خواهان علم پیشینیان وآیندگان (از اول تا آخرین) است در قرآن کاوش و تأمل کند.
آری قرآن تاریخ اقوام بسیاری را همراه با عوامل سعادت و شقاوتآنها بیان می کند که سیر در احوالات و پندپذیری از آن زمینه سعادت آدمی را فراهم میسازد.
 

[1].نامگروهى از حافظان صدر اسلام چنین است:
الف ) حافظان مهاجر:على (ع ), طلحة بن عبیداللّه , سعد بن ابى وقاص , عبداللّه بنمسعود, حذیفة بن یمان , سالم مولى ابى حذیفه ,ابوهریره , عبداللّه بن سائب،عبداللّه بن عباس , عبداللّه بن عمر, عبداللّه بـن عـمـرو بـن عـاص , عبداللّهبن زبیر, تمیم بن اوس , عقبة بن عامر, عمرو بن عاص و ابوموسى اشعرى.
ب ) حافظان انصار ابـى بن کعب:معاذ بن جبل،ابوحلیم معاذ، زید بن ثابت، سعدبن عبید، مجمع بن جاریة، انس بن مـالـک،ابوزید بن قیس بن السکن، عبادة بن صامت، ابوایوب، ابوالدرداء، فضالة بنعبید و مسلمة بن مخلد.
ج )حافظان زن: عائشه,حفصه , ام سلمة و ام ورقه.
د) حافظان مشهور عصرنبوى:على (ع ), ابى بن کعب , ابوالدرداء, معاذبن جبل, زیدبنثابت ,عبداللّه بن مسعود, عثمان و ابوموسى اشـعـرى در شـمـار حـافـظـانمـشهور روزگار رسول خدا(ع ) جاى داشتند. ابن سینا دانشمند نامى قرنپنجم هجرى - که در پزشکى ,فلسفه و...سرآمد عصر خود بود، پیش ازده سالگى قرآن مجید راحفظ کرد.سـیـد بـن طاووس یکى ازدانشمندان شیعى است،او ازشاگردان خواجه نصیرالدین طوسى و علامه حلى است و در یازده سالگى تمامى قرآنرا به خاطرسپرد.
رودکى این شاعر پرآوازه ى سده ى چهارم ایران , درعصر سامانیان مى زیست.رودکى از نعمت بینایى بى بهره بود, ولى درهشت سالگى تمام قرآن را حفظ کرد.
حافظشیرازى ایـن شاعر و دانشمند ایرانى , در نهایت فقر و تنگدستى به فراگیرى دانشپرداخت.او تمامى قرآن را با چهارده قرائت از حفظ بود.
ناصر خسرو ابو معین ناصرخسرو قبادیانى، در 9سالگىقرآن و بسیارى از احادیث را حفظ کرد.
ابـوالفتح ابناثیر جزرى از دانشمندان مذهب شافعى است.او در فنون انشا و کتابت مهارت بسیار داشت و قرآن را در کودکى حفظ کردهبود.
فرزدق ایـن شـاعر شیعى عصر بنى امیه , از اصحاب امام سجاد(ع)بود.پدرش او را در کودکى نزد على (ع ) آورد و گـفـت : فـرزنـدمشـاعـراسـت.على (ع ) فرمود: او را قرآن بیاموزکه بهتراز شعر است.این سخن چنان در فرزدق اثر کرد که بر خود قیدهایى بست و سوگندخورد تا قرآن را حفظ نکند آن ها را نگشاید.به این ترتیب , همه ىقرآن رابه خاطر سپرد.
[2].« خداوندا، نیکو تلاوت کردن قرآن وحفظ آیاتش را، براى ما دوست داشتنى فرما»[2]. اصول کافی،جلد 2، صفحه 417.
[3].فاطر/29« کسانیکه کتاب خدا را می خوانند و نماز می گذارند و از آنچه روزیشان کرده ایم، پنهان وآشکار انفاق می کنند، به تجارتی دل بسته اند که در آن زیانی نیست.» و نیز می فرماید: « الا بذکر الله تطمئن القلوب» رعد/28
[4].پیامبر اکرم(ص): «خَیرُکـُم مَن تـَعَلـَّمَ القرآنَ و عَلـَّمَهُ ، بهترین شما کسی است که قرآن را بیاموزد و به دیگران نیز یاد بدهد.»
[5].پیامبر اکرم(ص):« اَشرافُ ا ُمَّتی ِ حَمَلـَة ُ القرآن ِ و اصحابُ اللیل ِ ، برگزیدگان امت من دو گروهند: حافظان قرآن و شب زنده داران.»
( بحار الانوار/ 117:92)
[6].امام صادق(ع):« قرآن بخوانید و آن را به قلب خود بسپارید زیرا خداوند تعالی، قلبی که قرآن را در خود جای داده باشد، عذاب نمی فرماید.»
( اصول کافی، ج 2، ص 417)
[7].امام صادق(ع): « الحافظـُ لِلقرآن ِ وَ العامِلُ بـِهِ مَعَ السَّفـَرَةِ الکِرامِ البَرَرَةِ ، حافظ قرآنی که عامل بدان نیز هست، همنشین فرشتگان شایسته ی حق است.»
(جامع الاخبار و الاثار، 379:1)

گروه قرآنی اهلنـــــــا

نويسنده مطلب فلسفه حفظ قرآن

نظرات ( ۰ )
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">